حالت روز
حالت خودکار
حالت شب
to polarize
to polarize
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
قانون جدید نظر عمومی را متضاد کرد.
The new law polarized public opinion.
موضع او در این موضوع دوستانش را متضاد کرد.
Her stance on the matter polarized her friends.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «متضاد کردن» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۵ دی ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/متضاد کردن